اعدام٬ قانون اساسى٬ و حقوق بشر
در حاشيه اطلاعيه "فراخوان تجمع براى آزادى فرزاد کمانگر"

سياوش دانشور


بيدادگاههاى رژيم جنايتکار اسلامى حكم اعدام "فرزاد كمانگر"٬ "فرهاد وكيلى" و "على حيدريان" را صادر و "ديوان عالى قضائى" رژيم اين حکم ها را تائيد کرده است. اين احکام ضد انسانى و پرونده سازى براى اين جوانان٬ به حق خشم و نفرت بيش از پيش مردم آزاديخواه را از جمهورى اسلامى و نظام متکى به قتل آگاهانه دولتى برانگيخته است. نامه مادر فرزاد کمانگر بطور گويائى موقعيت دردناک خانواده و بستگان فرزاد و ديگر زندانيان سياسى را منعکس ميکند. همينطور تلاشهاى مختلف براى لغو اين احکام روزنه اميد و دريچه اى است براى متوقف کردن ماشين سبعيت و آدمکشى اسلامى و نجات جان اين عزيزان. هرگونه تلاشى را بايد دراين راستا صميمانه تقويت کرد و مانع شد که رژيم اسلامى اين جوانان را اعدام کند.

دراين ميان دبيرخانه "مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران"٬ طى اطلاعيه اى به تاريخ ٢۶ تيرماه ٨٧ فراخوانى براى تجمع٬ روز شنبه ٢٩ تيرماه ساعت ١٠ صبح در مقابل دادگسترى سنندج براى حمايت از فرزاد کمانگر و نجات جان وى داده است. همينجا بايد به اين دوستان گفت دستتان درد نکند و بايد تلاش براى لغو اين احکام و آزادى فورى فرزاد و ديگر زندانيان سياسى را دسته جمعى گسترش داد. اما اين فراخوان در کنار دفاع مشروع و برحق از جان انسانها و به قول اطلاعيه دفاع از "حق زيستن"٬ درخواست ناموجه و نادرست و غيرکارسازى را مطرح کرده است. درخواستى که کل اين تلاش و خود اين جريان را زير علامت سوال بزرگى ميبرد. اطلاعيه و فراخوان از مردم شرکت کننده ميخواهد؛

"مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران از تمامي شرکت کنندگان درخواست مينمايد بر اساس مباني فکري خود با به همراه آوردن کتاب قانون اساسي و يا همراه داشتن پرچم ايران، مصونيتي از هرگونه سوءاستفاده از اين تجمع را ايجاد نمايند . اين سمبلها درخواستي خواهد بود براي اجراي قانون در مورد فرزاد کمانگر که قطعاً اجراي آن باعث نجات و آزادي وي خواهد شد." تاکيدات از من است.

دوستان عزيز٬
شما نيازى نداريد تحليل و محاسبات و ملاحظات خودتان را به هر کسى که به اعدام معترض است و ميخواهد براى آزادى فرزاد و ديگران کارى بکند تسرى دهيد. افکار عمومى و مردم "بخصوص در منطقه کردستان" اين رژيم را خوب ميشناسند. در همان کردستان کمتر خانواده اى پيدا ميکنيد که زخم جنايت اين حکومت را بر پيکر خود نداشته باشد. خانواده کمانگر خود يک مثال گويا است. اين مردم مثل نام خودشان و مثل نام عزيزانشان که توسط اين جانيان تيرباران شدند و يا به عناوين مختلف جانشان را از دست دادند٬ ميدانند که اين جنايات با نام نامى "قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران" و پرچم اش صورت گرفته است. هرجا توانسته اند بکوبند و اعتراض ها را در گلو خفه کنند٬ رويش پرچم شان را به علامت پيروزى به اهتزاز درآوردند و "قانون اساسى" شان را تحکيم کردند. ميدانم و درک ميکنم که فشارها بالاست٬ بهانه جوئى زياد است٬ فقر و فاقه امان مردم را بريده است٬ و سازماندهى هر اعتراضى با موانع جدى و واقعى روبروست. همينطور محدوديتهاى کار علنى را درک ميکنم و انتظار ندارم که دست به کارهاى محيرالعقول بزنيد. اما شما که در چهارچوب حقوق بشر و اصول اعلام شده اش فعاليت ميکنيد٬ چرا دستکم به همان حقوق بشر خودتان نچسپيديد و همان را ول کرديد و به چاه قانون اساسى و پرچم حکومت اسلامى افتاديد؟ واقعا فکر ميکنيد مردم سنندج کتاب قانون اساسى و پرچم جمهورى اسلامى را دست ميگيرند و لابد يک نماز جماعت هم جلوى دادگسترى ميخوانند و براى نجات جان فرزاد تقاضاى "عفو ملوکانه" ميکنند!؟ مردم بجاى خود٬ آيا خود فرزاد و خانواده اش حاضر به چنين کارى هستند؟ واقعا فکر ميکنيد " اين سمبلها درخواستي خواهد بود براي اجراي قانون در مورد فرزاد کمانگر که قطعاً اجراي آن باعث نجات و آزادي وي خواهد شد"؟ يعنى اگر خانواده هاى اين همه اعدامى و زندانى با کتاب قانون اساسى و پرچم جمهورى اسلامى در مقابل دستگاههاى صدور حکم زندان و قتل و شکنجه حضور بهم رسانند٬ و يا ميرساندند٬ نه از اين قتل ها خبرى بود و نه از اين زندانيان؟

دوستان گرامى٬ اينها مشتى توهم است که به کار هيچ بنى بشرى نمى آيد. اين سياست تنها اقدامات خوب شما را در هاله اى از ابهام فرو ميبرد. اين سياست رژيم اسلامى را جرى تر ميکند و هزينه بسيار بالاترى را براى عقب نشينى طلب خواهد کرد. اين سياست جامعه و مردم و سطح اعتراض شان را نميشناسد و اگر ميشناسد آگاهانه به عقب ميراند. توقعش اينست که مردم٬ خانواده هاى زندانيان سياسى٬ کارگران گرسنه٬ زنان مورد تبعيض و ستم قرار گرفته٬ محکومين به خوابيدن در خيابان و کارتن٬ و ميليونها انسان له شده زير سايه منحوس اين حکومت٬ بايد براى استيفاى حق شان هر کدام يک جلد قانون اساسى و يک فقره پرچم جمهورى اسلامى دست شان بگيرند و به حضرات در قدرت بگويند که؛ خير٬ اگر قانون را بدرست اجرا کنيد٬ قطعاً اجراى آن باعث نجات و آزادى ما خواهد شد!؟

من اينجا وارد محدوديت هاى خود بيانيه حقوق بشر و مدافعينش براى کسب هر ذره از آزادى در ايران و راستش هرجا نميشوم. اينجا حتى بحث بر سر اين بيانيه روى پاى خودش نيست. مسئله اينست  کسانى که در کسوت مدافعين اين بيانيه فعاليتهائى را در دستور خود دارند٬ ترجمه روزش را به کرنش به قانون اساسى رژيم و به "پرچم اعتراض عليه اعدام" تبديل کرده اند! چگونه ميشود با قانون قصاص عليه قصاص مبارزه کرد؟ چگونه ميشود حق و آزادى را از سلب کنندگانش به اتکا قانون خودشان داشت؟ شما اگر مخالف مجازات اعدام هستيد٬ که على القاعده بايد باشيد٬ خوب همين را بگوئيد. شما اگر مخالف عدم رعايت حقوق متهمين و مجرمين هستيد به همين اعتراض کنيد. شما اگر خواهان لغو فورى اين احکام هستيد٬ که هستيد٬ خوب همين را بگوئيد و براى همين کار کنيد. چرا به حکومت اسلامى مدال و باج ميدهيد تا مثلا جلو "سو استفاده ها" را بگيريد؟ خيلى روشن به فراخوان شما تجمعى قرار است در دفاع از فرزاد کمانگر برگزار شود. لطفا اجازه بدهيد شرکت کنندگان استقلال راى و نحوه شرکت شان را بتوانند تعيين کنند. شما که بدوا نوع و تيپ سياسى و اجتماعى شرکت کنندگان را با "يک جلد قانون اساسى و پرچم حکومت" تعيين کرديد٬ انتظار داريد در اين اجتماع چه کسانى شرکت کنند؟ انتظار داريد اين اجتماع چه کمکى به فرزاد عزيز و امثال او بکند؟ اين سياست کوچکترين کمکى به لغو حکم اعدام فرزاد نميکند٬ سهل است٬ وضعيت را مشکل تر و پيچيده تر ميکند.

و البته بردن اعتراض برحق و مشروع مردم زير پرچم "قانون اساسى" و "پرچم ايران" جديد نيست٬ بلکه سياستى قديمى و پاخورده و البته شکست خورده است. تمام داستان دو خرداد همين است. تمام داستان معرکه گيرى برسر نام خليج و سه جزيره همين است. يکى ناجى را "ظرفيتهاى قانون اساسى" و اساس اين رژيم ميداند و يکى گسترش تبليغات ناسيوناليستى و ضد عرب را در مقابل مردم ميگذارد. اما اين سياستها کوچکترين ربطى به مبارزه سرراست و واقعى و آزاديخواهانه عليه اعدام و عليه هر نوع تبعيضى ندارد. مهمتر اينکه اين سياستها بکرات تست شدند و بکرات شکست خوردند. چند بار ديگر بايد ثابت شود که جنبش اعتراضى و آزاديخواهانه٬ اگر ميخواهد گامى به پيش بگذارد٬ بايد روى پايش بايستد و سياست مستقل خود را طرح کند؟ اگر آنها با اتکا به منابع قدرت و پول و "قانون اساسى" نتوانستند حتى روزى نامه هاى خودشان را دائر نگهدارند٬ به طريق اولى کپى رنگ و رو رفته اين سياست در بيرون حکومت آنهم براى مقابله با مجازات اعدام به هيچ جا نميرسد.

از سياست پژاک تا سياست حقوق بشر
مقايسه دو سياست که اينروزها در مقابل همين احکام اعدام طرح شده است٬ بروشنى راه مستقل و سنت ديرينه اعتراضى آزاديخواهانه را برجسته ميکند. جريان قوم پرست پژاک طى اطلاعيه اى که فلسفه اش بر انتقام و تداوم چرخه آدمکشى مبتنى است٬ اعلام کرده است که اگر رژيم "جوانان کرد" را اعدام کند آنها انتقام خواهند گرفت و نحوه انتقامگيرى را نيز الگوى عمليات انتحارى گذاشته است. پژاک قوم پرست مانند القاعده و سلفى ها در کردستان و ريگى در بلوچستان و مانند خود "قانون اساسى" جمهورى اسلامى٬ سياست چشم در مقابل چشم را به همان شيوه آنها در عراق و جاهاى ديگر پيشه کرده است. ترديدى نيست که اين سياست تروريستى و انتحارى قومى –اسلامى تنها ميتواند نيروهاى "آماده شهادت" را بسيج کند. مردم در کردستان به چنين سياستهائى پوزخند ميزنند و آگاهانه تلاش ميکنند که شرش را کم کنند. در طرف مقابل٬ مجموعه فعالان حقوق بشر٬ سياست برافراشتن پرچم جمهورى اسلامى و وکيل مدافع قانون اساسى رژيم شدن را براى عقب راندن خود پرچمدار و خود قانونگزار و خود مجرى قانون برافراشتند! به ما وعده ميدهند که " اين سمبلها درخواستي خواهد بود براي اجراي قانون در مورد فرزاد کمانگر که قطعاً اجراي آن باعث نجات و آزادي وي خواهد شد

مردم آزاديخواه در کردستان آگاهانه به هر دوى اين سياستها "نه" ميگويند. فرزاد کمانگر هيچ جرمى مرتکب نشده و تلاش براى اعدام او تلاشى براى گسترش صدور احکام اعدام براى زندانيان سياسى در ابعادى وسيعتر است. مقابله با حکم اعدام فرزاد و ديگران نيز تلاشى براى متوقف کردن اين ماشين جهنمى متکى بر "قانون اساسى" و تلاشى براى برافراشتن قويتر پرچم لغو بيقيد و شرط مجازات اعدام بعنوان قتل آگاهانه دولتى و دفاع از حق حيات انسانهاست. اين مبارزه اى است اتفاقا مسالمت آميز با درجه بالائى از مدنيت و دفاع از حقوق فردى و اجتماعى. هيچ توپ و تانکى هم نياز ندارد. هيچ "سو استفاده" اى در آن نيست. اگر کسى بگويد من مخالف مجازات اعدام هستم و هيچ بنى بشرى نبايد به هر دليلى اعدام شود و مشخصا خواستار لغو فورى مجازات اعدام فرزاد و ديگران باشد٬ چه "سو استفاده" اى کرده است؟ آيا واقعا شما٬ شايد مستقل از نيت خيرتان٬ تلاش نداريد که نيروى مخالف اعدام و تمام کسانى که دلشان با مادر فرزاد و خود او و امثال او است٬ را خانه نشين کنيد؟ و آيا با همين سياست تان٬ که باز هم مستقل از نيت خير شما چنين نتيجه اى ميدهد٬ ميدان را براى قوم پرستان و نيروهاى ضد جامعه و در راس آنها جمهورى اسلامى هموارتر نميکنيد؟

مردم آزاديخواه در همه جاى ايران و کردستان بايد ماکزيمم تلاش شان را براى دفاع از فرزاد کمانگر و همبستگى با خانواده او و ديگر زندانيان حکم اعدام گرفته عليه جمهورى اسلامى صورت دهند. اين مبارزه در سطح داخل و خارج جريان دارد و تنها اين سياست ميتواند تاثير گذار باشد و در صورت گسترش و فشار قويتر اين احکام را متوقف و لغو کند. حتى اگر جبهه انسانيت در يک مبارزه معين موفق نشود٬ که موارد آن را کم نداشتيم٬ ذره اى از حقانيت اين تلاشها و خوانائى شان با روش زندگى و مبارزه مردم در جامعه نميکاهد. اما سياستهائى که عملا مردم را از صحنه سياست دور ميکند٬ نه فقط تاکنون منشا اثرى نبودند بلکه موانع مبارزه مردم را بيشتر ميکنند. فرزاد کمانگر بايد فورا آزاد شود. احکام اعدام "فرزاد كمانگر"٬ "فرهاد وكيلى" و "على حيدريان" بايد فورا لغو شود. مردم در کردستان به طرق مختلف ميتوانند اين خواست مشروع و انسانى را مطرح کنند. جنبشهاى آزاديخواه و برابرى طلب در مقياس کشور ميتوانند اعمال فشار کنند و در مقابل اعدام بايستند. تجمع٬ تومار٬ جلسه٬ مصاحبه با رسانه ها٬ فعاليتهاى کمپينهاى ضد اعدام در خارج٬ جهانى کردن موضوع و اقدامات اوژانس در اين زمينه ميتوانند موثر و کار ساز باشند. بارها اين کمپينها به پيروزى رسيده و سنت مبارزه دراين قلمروها امروز امرى جاافتاده است. نه تروريسم و انتحار جواب ترور و اعدام را ميدهد و نه برافراشتن پرچم و قانون حکومت صد هزار اعدام. ترديدى نيست مردم سنندج٬ تحت هيچ شرايطى٬ قانون اساسى رژيم و پرچم حکومت اسلامى را دست نميگيرند و نبايد بگيرند. راه خودشان را ميروند و به سبک خودشان اعتراض ميکنند. دوستان فعال در مجموعه فعالان حقوق بشر بهتر است دراين سياست تجديد نظر کنند. اين سياست نه فقط کمکى به فرزاد و فرزادها نميکند بلکه اقدامات مثبت تاکنونى آنها را هم دود ميکند و به هوا ميبرد.

***

ضميمه؛ اطلاعيه دبيرخانه مجموعه فعالان حقوق بشر

به نام آزادي
اطلاعيه / فراخوان تجمع براي آزادي فرزاد کمانگر

پيرو محکوم به اعدام شدن فرزاد کمانگر ، معلم دلسوز و فعال حقوق بشر در يک پروسه پرابهام قضايي و جريحه دار شدن افکار عمومي به خصوص در منطقه کردستان ، مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران از تمامي اقشار اجتماع و آنانکه قلبشان براي صلح ،دوستي و آزادي ميتپد دعوت مي نمايد تا با شرکت در تجمع مسالمت آميز "روز شنبه مورخه 29/4/87 در شهر سنندج ، مقابل دادگستري استان کردستان واقع در ميدان بسيج راس ساعت 10 صبح " حمايت خود را از فرزاد کمانگر و نجات وي اعلام نمايند.اين تجمع مسالمت آميز پاسخي خواهد بود به حق زيستن و اعلام تعهدي دوباره به مسالمت جويي و مدنيت .

مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران از تمامي شرکت کنندگان درخواست مينمايد بر اساس مباني فکري خود با به همراه آوردن کتاب قانون اساسي و يا همراه داشتن پرچم ايران ، مصونيتي از هرگونه سوءاستفاده از اين تجمع را ايجاد نمايند . اين سمبلها درخواستي خواهد بود براي اجراي قانون در مورد فرزاد کمانگر که قطعاً اجراي آن باعث نجات و آزادي وي خواهد شد.

دبيرخانه مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران
تهران ، چهارشنبه، 26 تير ماه 1387 برابر با 16-07-2008